خبرگزاری مهر - گروه هنر- محمد صابری، عطیه مؤذن: این اولین سریالی است که بعد از چهار دهه درباره یکی از مهمترین فرماندهان ایرانی در خلال جنگ ایران و عراق یعنی شهید مهدی باکری ساخته میشود؛ مینی سریالی هفت قسمتی که روایتی است متفاوت با فضایی شاعرانه از مهدی باکری که فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت و برادرش حمید باکری.
روایتی که برخلاف خیلی از سریالهای مرتبط با قهرمانان ملی این بار هم رضایت خانوادهاش را جلب کرده بود هم مردم و علاوه بر اینها منتقدان و صاحب نظران. با این حال حواشی این روایت ِ داستانی خودش هم انگار مینی سریالی است که از همان ابتدا با سختیها و چالشها در ساخت این مجموعه برای هادی حجازی فر کارگردان و ابوالفضل صفری در مقام تهیه کننده آغاز شد و طی یک فراینده کشدار ادامه پیدا کرد. و البته هنوز برای سریالی که به آنتن و پخش نرسیده است شاید پایانی نداشته باشد.
حواشیای که شاید بخش کمتری از آن را عموم و حتی به شکل رسانهای زیر ذره بین قرار گرفت اما همیشه سوالها و ابهامهایی نسبت به این پروژه وجود داشت به ویژه در زمان رونمایی از نسخه سینمایی این اثر که با نام «موقعیت مهدی» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته به اکران رسید و شاید بخشی از این ابهامها در سایه درخشش این فیلم و حس رضایت عمومی که به وجود آورده بود کمتر مورد توجه قرار گرفت.
ابوالفضل صفری تهیه کنندهای که این سالها بخش مهمی از سریالهای امنیتی، جاسوسی و برخی کارهایی با پروداکشن های سخت در تلویزیون را به عهده داشته است در گفتگویی در خبرگزاری مهر برای اولین بار بخشی از حواشی این پروژه را فاش کرد. حواشیای که به قول خودش نه هیچ گاه تمایلی به بیان شأن داشته است و نه الان بیش از این میتواند شرحشان دهد.
این تهیه کننده که در زمان اکران فیلم به ناگهان نه صرفاً اسمی که کاملاً از اکرانها و حتی بعد از آن در مراسمهای مختلف غیبت داشت حالا به توضیح روند ساخت سریال و تصویب نسخه سینمایی آن از ابتدا پرداخته است. سوالات ما درباره «موقعیت مهدی» از همین غیبتش آغاز شد.
*شما در کنار سریالهایی مثل «تمام رخ» پروژه خیلی مهمی در دست داشتید که به نظر میرسد سرانجام حاشیه سازی پیدا کرد سریال عاشورا که در ابعاد بین تلویزیون و سینما به تولید رسید و به تهیه کنندگی شما کلید خورد. این مجموعه تا مرحلهای پیش رفت اما زمانیکه نسخه سینمایی آن به نام موقعیت مهدی در جشنواره فیلم فجر سال گذشته رونمایی شد دیگر از ابوالفضل صفری خبری نبود. در آن مقطع هم گمانه زنیهای مختلفی درباره نسبت شما با این پروژه و اتفاقات مختلفی که برایش رخ داده صورت گرفت. خیلی کنجکاو هستیم که بدانیم ماجرا چه بود و چرا در موقعیت مهدی که خروجی سینمایی همان سریال عاشوراست هیچ رد و نشانی از ابوالفضل صفری نیست؟
من خیلی تمایلی نداشتم درباره این ماجرا صحبت کنم و نمی دانم اصلاً این قضایا را مطرح کنم یا خیر.
بدنه تلویزیون از ۲ کانال سریال را تحریم کرد. نه از همه بدنه تلویزیون از همین ۲ کانال که یکی کانالی بود که باید منتهی به صدور مجوزها و معرفی نامهها و مسائل این چنینی میشد و دوم کانال مالی و بودجهای و سریال عاشورا از همان بدو شروع، از این دو منظر دچار معضل شد.
*خیلی هم اصرار به سکوت داشتید در این مدت.
بله البته سکوت اختیاری نبود که حالا به اختصار نکاتی را توضیح میدهم. پروژه شهید باکری یا عاشورا از ابتدا مساله دار شروع شد. زمانی تصمیم گرفته میشود که کاری انجام شود و زمانی هم برعکس است و تصمیم بر این است که نشود اما شما مقاومت میکنید که بشود و مساله ما از همین جا شروع شد. در مجموعه تلویزیون در دوره مدیریت قبل کسی همراه این پروژه نبود. نه تنها همراه نبودند که پروژه را مساله دار هم کردند. نه به معنای مطلق که به طور مثال جواد رمضان نژاد رئیس سیمافیلم همراه بود. او با ماشین چند صد کیلومتر راه میافتاد تا پولی را برای پروژه دریافت کند. او به شهرستانها میرفت تا بتواند بودجهای را از نهادها بگیرد. اما بدنه تلویزیون از ۲ کانال سریال را تحریم کرد. نه از همه بدنه تلویزیون از همین ۲ کانال که یکی کانالی بود که باید منتهی به صدور مجوزها و معرفی نامهها و مسائل این چنینی میشد و دوم کانال مالی و بودجهای و سریال عاشورا از همان بدو شروع، از این دو منظر دچار معضل شد.
بدنه تلویزیون از ۲ کانال سریال را تحریم کرد. نه از همه بدنه تلویزیون از همین ۲ کانال که یکی کانالی بود که باید منتهی به صدور مجوزها و معرفی نامهها و مسائل این چنینی میشد و دوم کانال مالی و بودجهای و سریال عاشورا از همان بدو شروع، از این دو منظر دچار معضل شد. *این گارد مقابل تیم سازنده بود یا مقابل کل موضوع؟
به نظرم مقابل تیم سازنده بود. البته مسائل را نمیتوان یک سویه و تک قطبی نگاه کرد. همین که سیمافیلم تصمیم گرفت سریال باکریها را بسازد به نظرم خودش فی نفسه معضلی را با خود میآورد. یعنی افرادی هستند که سالها نشستهاند و امروز که تلویزیون میخواهد به ساخت این پروژه اقدام کند فکر میکنند خودشان باید این کار را میساختند و انها باید تولید کننده اثر میبودند پس حالا مانع ایجاد میکنند. تعارف نباید کرد هم با ساختن این کار در تلویزیون مساله بود و هم ما در خود تلویزیون مساله داشتیم. ما دو معضل حاد داشتیم اول اینکه درحالیکه قرار است یک سریال جنگی بسازیم اما مجوز هیچ اقدام نظامی در کار نداشیم و دوم اینکه نتوانستیم از لوکیشن شهرک دفاع مقدس استفاده کنیم. این دردناک بود که هر اثری به راحتی میتوانست از شهرک دفاع مقدس بهره بگیرد اما برای تصویربرداری در شهرک دفاع مقدس به ما مجوز ندادند البته ربطی به مجموعه شهرک نداشت و مجوز از داخل تلویزیون صادر نشده بود. برای سریال عاشورا ما را به تعبیری اخراج کردند یا میشود گفت به وسط بیابانی در خوزستان تبعید کردند.
*درواقع به رغم حمایت مستقیم رئیس سیمافیلم پروژه از مجوزها محروم بود؟
سریال عاشورا در تلویزیون تحت تحریم بود یعنی در همان دو مسیری که پیش از این گفتم یعنی مجوز و بودجه تحریم بود. من زمانی به مزاح به یکی از دوستان گفتم که اقایان فکر میکنند چون موضوع درباره عملیات بدر است باید شرایط عملیات بدر را هم برای ما پیاده کنند.
این اتفاقات با آمدن آقای جبلی و بعد از تغییر برخی مدیران درون سازمان رفع شد. انصافاً با حضور پیمان جبلی رئیس صداوسیما مسائل پروژه گشایش پیدا کرد *یعنی با حداقل امکانات باشد!
ما وضعیت سختی در تولید داشتیم. گروه مساله دار شد. تیم دچار تنش شد. شما تا حدی میتوانید این معضلات را تحمل کنید. شاید من دمای ۵۰ درجه ابادان را میفهمم و تحمل کنم اما حتماً یک بازیگر نمیتواند در این دما پولیور تنش کند و به او بگویید بدو و بگو زمستان است! هوا در آن بیابانهای خوزستان ۵۳ درجه و بیشتر بود. دلیلش هم این بود که در زمان خودش به این سریال مجوز ندادند. ما فیلم را سر و ته ساختیم یعنی مجبور شدیم برویم سکانسهای شهری را که میشد در تابستان گرفت در زمستان تصویربرداری کردیم و در تابستان سکانسهای زمستانی و خارجی و جنگی را فیلمبرداری کردیم. اینها همانطور که گفتم به دلیل تحریمی بود که در دل مجموعه رخ داد. پروژه در حین تولید، مدتی هم متوقف شد و این اتفاقات با آمدن آقای جبلی و بعد از تغییر برخی مدیران درون سازمان رفع شد. انصافاً با حضور پیمان جبلی رئیس صداوسیما مسائل پروژه گشایش پیدا کرد. رمضان نژاد هم نامه نگاریهای جدیدی داشت. بودجهای به پروژه تعلق گرفت و پروژه راه افتاد.
*هنگام اکران در جشنواره هم غیبت شما محسوس بود.
همانطور که گفتم تنشهایی که به پروژه وارد کردند فیلم یا سریال را مساله دار کرده بود و درون خود ما هم به تنش رسید. بحران مالی و عدم تزریق بودجه باعث این تنشها شد. فشارهایی هم وارد میشد به طور مثال ما درگیر بدیهیات و شام و ناهار کار بودیم و در کانالها و فضای مجازی میدیدیم که خبر میدادند که ۱۵۰ میلیارد تاکنون هزینه این پروژه شده است. کارشان را هم بلدند.
میگفتند آقای صفری ۱۵۰ میلیارد تومان گرفتید چرا به ما ندادید؟ میگفتم هیچ بودجهای به ما ندادهاند. پنج ماه است دوربین پروژه روشن است اما هیچ پولی تزریق نشده است *خیلی هم جدی این شایعات مطرح میشد!
بله و در داخل پروژه هم باور میشد میگفتند آقای صفری ۱۵۰ میلیارد تومان گرفتید چرا به ما ندادید؟ میگفتم هیچ بودجهای به ما ندادهاند. پنج ماه است دوربین پروژه روشن است اما هیچ پولی تزریق نشده است. اما ان چیزی که میچرخید همان را باور میکردند و اساساً شایعه خوب می چرخد. با همین تاکتیکهای عملیات روانی پروژه و عوامل را مساله دار کرده بودند. مسائل داخلی البته با توجه به شرایط تلویزیون همان مسائل داخل خانه است که شرایطش اینجا نیست. به هر ترتیب کار جلو رفت و تلویزیون ابان ماه که حدود ۸۰ درصد راش ها را دیده بود تصمیم گرفت کار به صورت سینمایی هم تولید برسد. اگر اشتباه نکنم ۲۵ ابان ماه نامهای هم خطاب به سازمان سینمایی زده شد با این مضمون که پروژه عاشورا به تهیه کنندگی ابوالفضل صفری و کارگردانی هادی حجازی فر متقاضی پروانه ساخت سینمایی است. برخورد سازمان سینمایی و مشخصاً معاونت نظارت بسیار جالب بود.
*یعنی آقای ایل بیگی که در ان مقطع معاون نظارت و ارزشیابی بود؟
بله آقای ایل بیگی. نامهای به سیمافیلم و در پاسخ به رمضان نژاد نوشتند که سوابق ابوالفضل صفری شایسته و به حد کفایت برای اخذ مجوز پروانه سینمایی نیست!!!!
*تجربه تهیه کنندگی شما در تلویزیون را مکفی نمیدانستند؟
بله میگفتند باید کارت تهیه کنندگی سینما دریافت کنید.
*حالا یک مرحله قبل تر بیاییم. تلویزیون الزامی داشت به لحاظ قانونی که برای فیلمی که میخواهد به جشنواره بدهد پروانه ساخت سینمایی دریافت کند؟
نه مساله همین است من از این ماجرا اطلاعی نداشتم. عجیب بود خود معاونت نظارت که کارکرد قانونی در این امور دارد باید از این موضوع مطلع میشد. تلویزیون سال هاست که فیلم سینمایی میسازد و حتی گروههای نمایشی در تلویزیون گروه تولید فیلم و سریال بود یعنی ما تولید کننده بودیم در تلویزیون و اساساً نیازی به پروانه ساخت نداشتیم. مثل خیلی از آثاری که ساخته شده همچون «لیلی با من است»، «اتوبوس شب، «مهمان مامان» و … همه اثار تلویزیون است که خدا را شکر همه فاخر بودند. «موقعیت مهدی» هم اصلاً نیازی به پروانه ساخت نداشت اما درنهایت تشخیص مجموعه سازمان سینمایی این بود که باید پروانه سینمایی به اسم کسی صادر شود که تهیه کننده سینماست و کارت دارد. نامهای هم زدند که موجود است. بنابراین من هم با رئیس سیمافیلم علی رغم میل باطنی ام به یک نتیجه رسیدیم. از طرفی ماه آذر هم رو به پایان بود و یک ماه تا موعد مقرر برای جشنواره فیلم فجر فاصله داشتیم جشنواره هم خاطرم هست که تا دهم دی ماه امکان ارائه فیلمها را داشت. قرار بر این شد که به صورت مکاتبهای و صوری تهیه کنندهای درخواست پروانه کند تا بعداً تکلیف کارت تهیه کنندگی من مشخص شود. چند گزینه خودشان مطرح کردند گزینههایی را هم من مطرح کردم. البته عملکرد مجموعه سازمان سینمایی واقعاً جای گلایه داشت هم در آن دولت هم در این دولت. در دولت قبل هم فیلمنامه را برای اخذ مشارکت مالی ارائه کردیم اما متأسفانه اعلام کردند که درگیر چند اثر هستند بماند که بعداً این اثار را در جشنواره دیدیم با چه حال و چه اوضاعی!
*آقای ایل بیگی در هر دو دولت مسئولیت داشت.
بله نکته من هم همین است. که ما آن زمان برای ساخت فیلم به فارابی رفتیم اما فیلم شایسته کمک دانسته نشد و کسی سلام ما را علیک نگفت. در دوره بعدی هم که اساساً خود من شایسته تهیه کنندگی دانسته نشدم. (با خنده و کنایه) شرایط فشارهای چند ماه گذشته و به نوعی یک و نیم سال گذشته عملاً رو دوش من بود.
*و به این نتیجه رسیدید که اسم حبیب والی نژاد به عنوان تهیه کننده صوری در کار بیاید.
بله درخواست پروانه ساخت به اسم ایشان صورت گرفت و کار بسته بندی شد. نسخه اولیه هم ارائه شد. من هم همزمان مسیر دریافت کارت تهیه کنندگی ام را طی میکردم. بعد از آن هم اتفاق بدی رخ داد من تصادف شدیدی داشتم که بیش از چهار ماه به طور کامل از مسیر زندگی حذف شد. اتفاق بدتر هم تکمیل شد و دوستان این چنین کردند.
*فکر میکنم در بازه جشنواره فجر هم در بیمارستان بستری و درگیر معضلات مربوط به آن بودید.
بله جراحیهای متعددی در طول جشنواره فیلم فجر داشتم که جراحیهای سنگینی در بخشهای مختلف بدن بود.
*یعنی یکی از دلایل سکوت خبری شما در آن مقطع همین عوارض جراحی بود.
اصلاً امکان صحبت نداشتم. البته بعد از اینکه هوشیارتر شدم پیامها را میدیدم. میدیدم تبریک میگفتند و پیام میدادند اما دیگر زمانی که شرایط من بهبود پیدا کرده بود اسفند ماه شده بود. به هر حال دوستان کم لطفی کردند و شاید میتوان گفت به نوعی بی معرفتی کردند.
*شما نمیتوانستید حرف بزنید اما چرا عوامل فیلم اسمی از شما به میان نیاوردند. در نشست خبری در جشنواره و در رویدادهای مرتبط اسمی از شما نبود و برای من سوال شده بود.
جریانی راه انداختند که برخی از عوامل فیلم که حتی شاید یک سال با ما کار کرده بودند مثل پیمان جعفری مدیر تولید یا مدیر فیلمبرداری فاز اول فیلمبرداری حذف شدند. شرایط به گونهای پیش رفت که عوامل در فاز دوم تغییر کردند.
*وقتی سازمان سینمایی میدانست که حضور آقای والی نژاد صوری است چرا بعداً در فرایند اکران، تقدیرها، برگزیدگان و در هیچ مراحل دیگری این مساله را اصلاح نکرد؟ این امکان وجود نداشت که بعداً اسم شما مطرح شود؟
آقای والی نژاد خودشان این مساله را به دو کاغذ ارجاع میدهند که به لحاظ اداری تهیه کننده معرفی شده است.
خیر من دیگر نه با آقای والی نژاد صحبت کردم و نه پیگیری داشتم. اما یک بار به آقای ایل بیگی زنگ زدم و گفتم حداقل ۱۰ مورد را میتوانم بشمارم که کارگردان و تهیه کننده فیلم اولی بودهاند و شما سه روز قبل از جشنواره به آنها مجوز و پروانه ساخت دادهاید *هیچ صحبتی شما با آقای والی نژاد نداشتید؟
خیر من دیگر نه با آقای والی نژاد صحبت کردم و نه پیگیری داشتم. اما یک بار به آقای ایل بیگی زنگ زدم و گفتم حداقل ۱۰ مورد را میتوانم بشمارم که کارگردان و تهیه کننده فیلم اولی بودهاند و شما سه روز قبل از جشنواره به آنها مجوز و پروانه ساخت دادهاید. مثل امسال همه تلاش موجود برای جشنواره این بود که فیلمها به جشنواره فیلم فجر برسند. اما زمانی عدهای نمیخواهند کاری انجام شود.
بخش زیادی از مشکلات ما در زمینه کارهای فرهنگی کسانی که به جای اینکه کمک کنند تا کاری ساخته شود و اتفاقی رخ دهد باعث میشوند که این اتفاق رخ ندهد. اینجا هم همین مساله بود نه کسی پیگیری میکرد و نه کسی ماجرا را دنبال میکرد. من اطلاع دارم حتی برخی از اهالی مطبوعات در نشستهای خبری سوال پرسیده بودند اما در نشست خبری هم اجازه طرح چنین سوالهایی داده نمیشد و این را میتوانید پیگیری کنید. به هر حال نه من فرد گمنامی هستم نه پروژه. ضمن اینکه سینما فضای مشخصی دارد و همه میدانند سر یک پروژه چه کسی بوده و چه کسی نبوده است. حتماً خود شما بهتر از هر کسی میتوانید دسترسی پیدا کنید به اطلاعات پروژه که چه کسی در چه مقطعی ساخته است.
*یک سوال را صراحتاً میخواهم پاسخ دهید آقای والی نژاد حتی در پس تولید پروژه هم حضور نداشته است؟
چرا او در پس تولید بوده است.
*پس از یک مطقعی با این پروژه همراه شده است.
پروژه پس تولید فیلم نسبتی با اصل ماجرا ندارد. اصل پروژه یک فیلم تصمیم بر ساخته شدنش است. دوم مهیا کردن شرایط تولید است که همه عظمت تولید این پروژه همین بود که چه کسی میتواند زیر بار آن برود و ۴۰۰ نفر را به خوزستان ببرد. از آذربایجان هنرور بیاورد که حتی ظاهر هنروران هم به لشکر عاشورا نزدیکی داشته باشد. نکته دیگر بحث جریان مالی است من این گله را به دوستان تلویزیون هم داشتهام. این فیلم و سریال تا همین الان چندین میلیارد به من بدهکار است و حساب مالی آن پرداخت نشده است. فیلم موقعیت مهدی اکران سینمایی داشته و با ان کسب درآمد شده است. من بخش زیادی از این فیلم را با بودجه شخصی خودم ساختهام. چون در ان دوره تحریمی هیچ دریافتی ای بابت ان نداشتهام. بعد با این مدل ساخت یکی دیگر سیمرغ گرفته است.
*یعنی عوائد مالی فیلم که اتفاقاً در اکران پرفروش هم بود به تهیه کننده صوری رسیده است؟
خیر به تهیه کننده نرسیده است چون درنهایت مالکیت به تلویزیون تعلق دارد و ما هم تهیه کننده تلویزیون بودیم. عوائد در نهایت و در هر حالتی به تلویزیون میرسید منتها من در حالی که هنوز روی تخت بیمارستان بودم و تکلیف بودجه شخصی من که به پروژه تزریق شده است نامشخص و به نوعی رو هوا بود فیلم اکران شده است. به هر مرجع قانونی هم مراجعه کنید میگوید اول باید به لحاظ قانونی، شرعی و عرفی تعهدات یک مرحله صفر شود و بعد فلان تصمیم را بگیرید. بخش اعظم این فیلم با بودجه من ساخته شده است که ۵۰ درصد از فاز اول را در برمی گیرد. در فاز دوم تلویزیون بودجه داد و بودجه خوبی هم داد. اما فیلم در شرایطی اکران شد که نه مالکیت و تهیه کننده معنوی کار و نه مادی حفظ نشده است. این گلایهای است که پیش آمده است اما دلخوشی کوچک من این است که فیلم توفیق داشت و موفقیتهایی داشت.
*در نسخه تلویزیونی آقای والی نژاد دخل و تصرفی در سریال عاشورا دارد؟ بناست اسم ایشان درج شود؟
او به لحاظ تولیدی نقشی در کار ندارد. در برههای هم که من نبودم جانشین من که عنوان «جانشین تهیه کننده» برای او مکتوب و قانونی بوده است سر پروژه حضور داشته و فرایند تولید را جلو برده است. آقای والی نژاد در فرایند پس تولید حضور داشته است اما اصل ماجرای یک فیلم فرایند طراحی، پیش تولید و تولید آن است.
*سریال عاشورا با تهیه کنندگی خود شما ابوالفضل صفری روی آنتن میرود؟
بله قرارداد به اسم من است و پرداختهای اخیر فیلم تا روز دوم بهمن ماه که خدمت شما هستم از حساب من صورت گرفته است. یعنی هنوز هم حسابهای مالی به نام من است. بیشتر، مسائلی است که درون خانه هم هست...
*به نوعی فارغ از مسائل مالی احساس بی معرفتی میکنید؟
بله همین است ما خیلی از پروژهها را داریم که با مشکلات مالی پیش میرود. اما سریال باکری پروژهای نبود که هر کسی زیر بار آن برود. من زیر بار رفتم شاید هم اشتباه کردم کمااینکه زمانی که استخاره کردم همان زمان هم بد آمد. هزینه اش را هم از جهات من دادم و تصمیمی گرفتم که هیچکس هیچ گونه همراه نبود. این همه محتوای غیرمفید تولید میشود اما یک محتوایی در حد این پروژه اینقدر باید دچار مساله شود.
*پخش سریال برای نوروز و رمضان قطعی شده است؟
تصمیم سریالهای الف ویژه با ریاست سازمان است احتمالاً یا در سالگرد شهید مهدی باکری یا ایام قدر در نظر بگیرند ولی محصول اماده است.
نظر شما